سینمای دفاع مقدس امروز تقلیدی کاریکاتوری از فیلم‌های ضدجنگ غربی

نشست «جنگ زیباست؟»؛ نقدی بر سینمای جنگ ایران
سینمای دفاع مقدس امروز تقلیدی کاریکاتوری از فیلم‌های ضدجنگ غربی

در دومین نشست از سلسله نشست‌های «خاک و مبارزه» با محوریت زیبایی‌شناسی جنگ، سعید مستغاثی و مرتضی شعبانی بیان کردند که سینمای جنگ ایران در تمام این سال‌ها نتوانسته است پرسش ذهنی مخاطب را پاسخ دهد و به جای ساخت فیلم در فضای ضد جنگ، به ساخت فیلم در فضای ضد دفاع روی آورده است.

به گزارش کاج، عصر روز سه‌شنبه ۱۵ مهر، بیست‌مین رویداد مؤسسه «دوزیست» با موضوع «جنگ زیباست؟» برگزار شد. این نشست با اتکا بر فیلم «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی و کتاب «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند» نوشته ارنست همینگوی، به بررسی زیبایی‌شناسی جنگ پرداخت. دومین شماره از این سلسله نشست‌ها که با محوریت جنگ و با اجرای نادر سهرابی و با همکاری کانون اندیشه جوان برگزار شد، میزبان مرتضی شعبانی، مستندساز جنگ، و سعید مستغاثی، کارشناس سینما بود.

نادر سهرابی، دبیر نشست «جنگ زیباست؟»، در ابتدای صحبت‌های خود گفت: «پس از جنگ ۱۲روزه، گفتارهایی مطرح شد که چرا باید بجنگیم؟ آیا بهتر نیست زندگی نرمال بدون جنگی داشته باشیم؟ این موضوع ما را در تحریریه «دوزیست» به این نتیجه رساند که به ابعاد مختلف جنگ در زندگی بپردازیم.»

روایت فتح؛ نگاهی دیگر به جنگ

مرتضی شعبانی درباره تجربه همراهی با شهید آوینی و ساخت آثار مربوط به جنگ گفت: «آقای آوینی تفاوت نگاه به جنگ را به گونه‌ای به نمایش می‌گذاشت که در هیچ یک از آثار «روایت فتح» شاهد کشت و کشتار نیستیم. این اثر را با «جست‌وجوی ۲» ساخته امیر نادری درباره شهدای جنگ مقایسه کنید که دو نگاه متفاوت را به تصویر می‌کشد. دوربین «روایت فتح» تصویری دیگر از جنگ نشان می‌دهد.» او ادامه داد: «آقای آوینی باور داشت که نمایش کشت و کشتار به کار ما نمی‌آید و چنین تفاوتی در نمایش ابعاد جنگ همواره وجود داشته است. امروز نیز سیاستمداران نسبت به جنگ دیدگاهی و نسبت به رزمندگان نگاهی دیگر دارند.»

شعبانی افزود: «پس از جنگ، تا مدت‌ها فیلمی ساخته نشد و خود مقام معظم رهبری در سال ۱۳۷۰ پیگیر شدند که چرا مجموعه آثار «روایت فتح» ساخته نمی‌شود. به این ترتیب شهید آوینی پیگیری کردند و در نهایت خودشان وارد میدان شدند و ساخت اثر را آغاز کردند. شهید آوینی دیدگاهی مشابه واقعه کربلا به جنگ داشت؛ هدف او نمایش جنگی بود که یک سوی آن مقاومت، مظلومیت و حماسه است.»

نادر سهرابی نیز توضیح داد: «در کتاب «زنگ‌ها برای که به صدا در می‌آیند؟» اثر همینگوی، آدم‌ها در غار کنار یکدیگر جمع می‌شوند و در واقع، خودشان را از نو می‌سازند.»

فیلم ضد جنگ یا ضد دفاع؟

سعید مستغاثی درباره زیبایی به تصویر کشیدن جنگ در سینما گفت: «سینما عصاره مدرنیسم است و در نشان دادن معنا پیدا می‌کند. اگر توضیحی در کار نباشد، میان شهادت و قتل هیچ تفاوتی وجود ندارد. هنر و زیبایی سینما در به تصویر کشیدن جنگ این است که در سینمای دنیا، فیلم‌های ضد جنگ ارزشمندتر هستند. سه‌گانه الیور استون ماندگارتر از فیلم‌های جنگی است.»

این کارشناس سینما ادامه داد: «جنگ پدیده‌ای مادی به شمار می‌رود و مخالفت با آن راحت‌تر از موافقت با آن است. گروه‌های مقاومتی نیز وجود داشتند. سینمای ما در ابتدا خواست به همین شیوه عمل کند؛ مانند «برزخی‌ها» و تا حدی «عقاب‌ها». اما بعدها که فیلمسازان وارد فضای جبهه شدند، موقعیت ساخت فیلم سخت‌تر شد. بنابراین بسیاری از فیلمسازان به بخش راحت‌تر ماجرا پرداختند و تصمیم گرفتند فیلم ضد جنگ را وارد دفاع مقدس کنند. اما اتفاق بسیار بدی رخ داد: ما فیلم ضد جنگ داریم، اما فیلم ضد دفاع نداریم، زیرا کسی موضوع دفاع را نقد نمی‌کند.» او تأکید کرد: «ما خواستیم همان ضد جنگ را وارد دفاع کنیم، اما نتیجه کاریکاتوری و هجوآمیز با عنوان ضد دفاع شد. این تقلید شکلی، به آثار ما حالتی کاریکاتوری داد؛ متأسفانه چون برخی از سازندگان سواد کافی ندارند.»

پاسخ به یک پرسش اساسی

شعبانی در پاسخ به این پرسش که سینما برای کسانی که معتقدند «ما نمی‌خواهیم بجنگیم، چرا باید بجنگیم؟» چه پاسخی دارد، گفت: «ما در این زمینه بسیار کم‌کاری کرده‌ایم. اگر سیاستگذاران فرهنگی و هنری ما نقطه‌هایی که رزمندگان در آن جنگیدند را درست به تصویر می‌کشیدند، مخاطب متوجه می‌شد که دشمن کاری به علاقه ما برای جنگیدن یا نجنگیدن ندارد.» این مستندساز جنگ ادامه داد: «ما شعار «مرگ بر اسرائیل» دادیم. ژاپنی‌ها که باور ما را نداشتند، بمباران شیمیایی شدند و سال‌ها جنگیدند. اگر نتوانستیم مقاومت خود را تبیین کنیم، این پرسش همیشه باقی می‌ماند. ما هیچ‌گاه به این سوال که چرا در سوریه جنگیدیم، پاسخ ندادیم. اتفاقی که در جنگ ۱۲روزه رخ داد، سبب شد نسل جدید، جنگ سوریه و عراق را درک کند، چون آنها هم مثل ما نمی‌خواستند بجنگند.»

او در پاسخ به پرسش «جنگ زیباست؟» گفت: «معلوم است که جنگ زیبا نیست. نحوه پرداخت ما به ابعاد انسانی آن است که زیبایی می‌آفریند. به نمایش گذاشتن ارزش‌های معنوی ایجاد شده، جذاب است. ما هیچ‌گاه دلمان برای جنگ تنگ نمی‌شود، اما برای آدم‌های جنگ، برای انسانیت و ازخودگذشتگی‌ای که نشان دادند، تنگ می‌شود. وگرنه، ما به دنبال هیچ جنگی نیستیم.»

نقد «تنگه ابوقریب» و فقدان برنامه‌ریزی

مستغاثی در پاسخ به این پرسش که آیا سینما باید همه واقعیت‌ها را درباره جنگ بازگو کند، توضیح داد: «ما دروغ نمی‌گوییم، اما همه واقعیت را هم نمی‌گوییم. مثلاً در همین «تنگه ابوقریب»، واقعیت نقش‌ها – که بسیاری از آنان هنوز زنده هستند – بسیار جعل شده است.»

مرتضی شعبانی نیز درباره فیلم «تنگه ابوقریب» گفت: «من مستند «تنگه ابوقریب» را سال‌ها قبل ساختم و برای بار سوم که این فیلم را دیدم، واقعاً قابل ستایش بود. اما اشکال کار این است که فیلم بسیار شلوغی است. در تنگه ابوقریب، آدم‌های بسیار کمی جنگیدند و در مقابل عراقی‌ها ایستادند. به همین خاطر می‌گویم با واقعیت فاصله زیادی دارد. نمی‌توانم بگویم این فیلم کاملاً ضد دفاع است، اما احساس می‌کنم نتوانسته است حرفش را به طور کامل به مخاطب القا کند.» شعبانی در پایان درباره جای خالی ریل‌گذاری فرهنگی در سینما گفت: «سال ۱۳۸۶ تحقیقی درباره سینمای دفاع مقدس انجام دادم و باید بگویم متأسفانه هیچ سقف یا به نوعی ریل‌گذاری برای هنرمندان وجود ندارد و همه چیز ناگهانی رخ می‌دهد. مشکل عمده ما این است که هیچ برنامه بلندمدتی نداریم.»

مستغاثی نیز در پاسخ به این پرسش که اگر فیلم‌های سفارشی نباشند، چه کسانی درباره جنگ فیلم می‌سازند، گفت: «بحث بر سر دغدغه ذهنی است. این دغدغه بسیار اهمیت دارد. زمینه‌های ما برای ایجاد این دغدغه باید فراهم شود. هنر باید کشف شود و تا این حس ایجاد نشود، حتی با برنامه‌ریزی هم نمی‌توان کاری کرد.»

دیدگاه شما

پاسخ‌ها

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *